تجربه ی تلخ فقدان جانشین پروری (جانشین پروری، حلقه ی مفقوده ی سازمانها)

مرداد ۲۵, ۱۳۹۹ | وبلاگ

«زمان تعمیر سقف خانه، وقتی است که هوا آفتابی است»

در قرن سیزدهم میلادی، حدود سه سال طول کشید تا مدرسه ­ی عالی کاردینال­ها بتواند جانشینی برای پاپ کلمنت چهارم انتخاب کند. برای برون­رفت از این بن­ بست در یکی از عالی­ترین و بزرگ­ترین سازمان­های تاریخ، دفتر کلیسا تصمیم گرفت که خوراک و نوشیدنی را محدود کند و تنها با تأمین نان و آب، کاردینال­ها را تحت فشار قرار دهد تا هر چه زودتر تصمیم نهایی را بگیرند. امروزه دیگر لازم نیست کاردینال­ها برای انتخاب پاپ، با چنین روش خشنی مواجه شوند. برای مثال ظرف کمتر از یک هفته، پاپ بندیکت شانزدهم به مقام پاپ اعظم انتخاب شد.

عبرت­ آموزی از تجربه ی تلخ گذشتگان

شرکت­هایی که هیئت مدیره و مجریان ارشد آن از نهادینه کردن برنامه ریزی جانشینی و توسعه ­ی رهبری غافل شده ­اند، سرانجام برای حفظ استعدادها در مقابل افرادی که مهارت­های کافی ندارند با اصطکاکی جدی رو به رو شده ­اند. این شرکت­ها در مواجهه با تحولات اجتناب ناپذیر سازمان بسیار آسیب­ پذیر شده­ اند.

زمانی که رقیب بزرگی ظاهر می ­شود

در این زمان، بقای شرکت وابسته به این است که هر فرد در شغل و موقعیت درست و مناسب قرار گرفته باشد. به هر حال، تا زمانی که پیشرفت در رهبری در کانون تمرکز مدیر عامل و هیئت مدیره ارشد قرار نگرفته باشد، آن سازمان احتمالاً اشتباهات زیادی را مرتکب خواهد شد. برای مثال، ممکن است مجبور شود از مدیران جوان و تازه کار بدون سنجش و گزینش استفاده کند یا اینکه چشم به خارج بدوزد شاید مدیران اجرایی جدیدی بیایند که البته آنان نیز در سازگاری با شرایط و فرهنگ شرکت با دشواری مواجه خواهند شد.

برگرفته از کتاب نظام مدیریت استعدادها

نویسنده: دکتر علیان عطاآبادی، تقوی رشیدی زاده و زارعی