وضعیت سازمانتان در موقعیت فعلی بازار را تعیین کنید؟

مرداد ۲۳, ۱۳۹۹ | وبلاگ

بارها از سوی مشتریانتان با این سوال مواجه شده ­اید که آیا شعبه ­ای برای ارائه ­ی محصولات یا خدمات­تان در شهر ما دارید؟ و با خود اندیشیدید که با وجود نبود تبلیغات در مناطق دیگر چگونه مشتریانی از نقاط دیگر هم داشته­ اید و این موضوع را نقطه­ ی مثبت کسب و کار خود می­ دانید و در تردید برای راه ­اندازی شعبه ­های جدید خود هستید.

چه زمانی می­توانید به این پرسش مشتریان «آیا شعبه­ ای برای ارائه ­ی محصولات یا خدمات­تان در شهر ما دارید؟» جواب مثبت بدهید.

پاسخ شما در میزان بلوغ سازمان شما نهفته است. چنانچه در مراحل اولیه­ ی بلوغ سازمان­تان قرار دارید، بهتر است به جای وارد شدن به بازارهای جدید چندین سال در بازار اولیه ­ی خود باقی بمانید و در ابتدا جایگاه خود  را در آن بازار مستحکم کنید. بایستی توجه داشته باشید که هر کسب و کاری پیش از توسعه یافتن به بازارهای جدید، نیازمند رسیدن به حالت تعادل و مرحله ­ی بلوغ در بازار اصلی خودش می ­باشد.

وارد شدن به بازارهای دیگر در برخی موارد بسیار وسوسه انگیز است، اما ورود زودهنگام به آن­ها هم می­تواند دلیلی موجه برای شکست شما باشد.

بنابراین پیش از ورود به بازار جدید:

۱- تیم فروش و  اجرایی خود را توسعه دهید و ثبات بخشید.

۲- پایگاه مشتریان را تثبیت کنید.

۳- صنعت خودتان را به طور کامل درک کنید.

۴- ارزش خلق کنید و برای اعتبار آن زمان صرف کنید.

۵- و در نهایت صبر را پیشه سازید تا سازمان شما به بلوغ نسبی دست یابد.

بازاریابانم ناامید شده­ اند

یقینا در شرکت شما شرایطی پیش آمده که کل کارشناسان فروش و بازاریابان به ناامیدی رسیده ­اند. از تماس­های مکرر تلفنی و جلسات حضوری بی­ نتیجه خسته شده و می­گویند همه ­ی راه­ ها را امتحان کرده ­ایم. در این شرایط کارمندان فروش یکدیگر را مقصر می­ دانند، از وضعیت عمومی بازار شکایت می­ کنند، یکدیگر را متهم می­ کنند و فضایی پر از منفی­ گری در شرکت حاکم می­ شود. حتما به دنبال پاسخ این سوال هستید که چگونه این مشکل را رفع کنیم.

  • به بازاریابان یاد دهید به رئیس اعتماد کنند.

مسئولیت اصلی در هر سازمانی به عهده­ ی کارفرما است. کارفرما نیز همچون تمامی انسان­ها، فرد کامل و بی ­عیب و نقص نیست. حتی ممکن است تصمیماتی بگیرد که ناقص و اشتباه باشد ولی تبعیت و تعامل مثبت با کارفرما موجب می­ شود جو سازمان آشفته نشود و اختلاف سازمانی به حداقل برسد. ولی چنانچه تبعیت از کارفرما صورت نگیرد تجربه ­ی شکست در کارنامه ­ی بازاریاب ثبت می­ شود و فرصت و امکانی برای تحلیل شکست وجود ندارد. حال آنکه اعتماد به رئیس تا حدودی از جو منفی کاسته و منجر به کسب تجارب تازه برای افراد می ­شود.

  • به بازاریابان یاد دهید به برنامه پایبند باشند.

بازاریابان شما از تماس­های بی­ پاسخ خسته شده و احساس درماندگی می­ کنند و حس می­ کنند کار بیهوده ­ای انجام می ­دهند. ولی در اینجا کارمندان شما دو گزینه بیشتر ندارند: ۱- تسلیم و دست کشیدن از کار

2- پایان رساندن برنامه تا رسیدن به نتیجه.

در هنگام تسلیم شدن با وجدان خود درگیر هستند و مدام با خود می­ گویند اگر کار را به آخر می­ رساندم، ممکن بود نتیجه بگیرم. به کارمندان خود بگویید برنامه را به پایان برسانند و بگذارید آخرین تلاش­هایشان را انجام دهند. به آن­ها زمان و امید بدهید تا طبق برنامه­ پیش بروند و در تاریخ­ های نهایی کار متوقف شود. بازاریابان و کارمندان فروش بایستی بدانند تمام کردن یک کار بی­نتیجه، یک پیروزی در تکمیل برنامه محسوب می­ شود.

  • به بازاریابان یاد دهید برای حفظ داشته ­های خود تلاش کنند.

بالاخره در تمامی تماس­های تلفنی و ارتباطات حضوری بازاریابان، داشته­ هایی به دست آمده است. همچنین مسیرهایی پیموده شده است که بعداً نخواهید رفت. مسیرهایی رفته شده که بعداً با سرعت بیشتری وارد آن می­ شوید. خودتان به عنوان کارفرما از بازاریابان بخواهید این داشته ­ها را بیاد بیاورند و سعی در حفظ آن کنند.

 نویسنده: پریسا جعفری (کارشناس ارشد علوم تربیتی، سرپرست مدرسه کسب و کار نوجوانان رهیار)