وضعیت سازمانتان در موقعیت فعلی بازار را تعیین کنید؟
بارها از سوی مشتریانتان با این سوال مواجه شده اید که آیا شعبه ای برای ارائه ی محصولات یا خدماتتان در شهر ما دارید؟ و با خود اندیشیدید که با وجود نبود تبلیغات در مناطق دیگر چگونه مشتریانی از نقاط دیگر هم داشته اید و این موضوع را نقطه ی مثبت کسب و کار خود می دانید و در تردید برای راه اندازی شعبه های جدید خود هستید.
چه زمانی میتوانید به این پرسش مشتریان «آیا شعبه ای برای ارائه ی محصولات یا خدماتتان در شهر ما دارید؟» جواب مثبت بدهید.
پاسخ شما در میزان بلوغ سازمان شما نهفته است. چنانچه در مراحل اولیه ی بلوغ سازمانتان قرار دارید، بهتر است به جای وارد شدن به بازارهای جدید چندین سال در بازار اولیه ی خود باقی بمانید و در ابتدا جایگاه خود را در آن بازار مستحکم کنید. بایستی توجه داشته باشید که هر کسب و کاری پیش از توسعه یافتن به بازارهای جدید، نیازمند رسیدن به حالت تعادل و مرحله ی بلوغ در بازار اصلی خودش می باشد.
وارد شدن به بازارهای دیگر در برخی موارد بسیار وسوسه انگیز است، اما ورود زودهنگام به آنها هم میتواند دلیلی موجه برای شکست شما باشد.
بنابراین پیش از ورود به بازار جدید:
۱- تیم فروش و اجرایی خود را توسعه دهید و ثبات بخشید.
۲- پایگاه مشتریان را تثبیت کنید.
۳- صنعت خودتان را به طور کامل درک کنید.
۴- ارزش خلق کنید و برای اعتبار آن زمان صرف کنید.
۵- و در نهایت صبر را پیشه سازید تا سازمان شما به بلوغ نسبی دست یابد.
بازاریابانم ناامید شده اند
یقینا در شرکت شما شرایطی پیش آمده که کل کارشناسان فروش و بازاریابان به ناامیدی رسیده اند. از تماسهای مکرر تلفنی و جلسات حضوری بی نتیجه خسته شده و میگویند همه ی راه ها را امتحان کرده ایم. در این شرایط کارمندان فروش یکدیگر را مقصر می دانند، از وضعیت عمومی بازار شکایت می کنند، یکدیگر را متهم می کنند و فضایی پر از منفی گری در شرکت حاکم می شود. حتما به دنبال پاسخ این سوال هستید که چگونه این مشکل را رفع کنیم.
- به بازاریابان یاد دهید به رئیس اعتماد کنند.
مسئولیت اصلی در هر سازمانی به عهده ی کارفرما است. کارفرما نیز همچون تمامی انسانها، فرد کامل و بی عیب و نقص نیست. حتی ممکن است تصمیماتی بگیرد که ناقص و اشتباه باشد ولی تبعیت و تعامل مثبت با کارفرما موجب می شود جو سازمان آشفته نشود و اختلاف سازمانی به حداقل برسد. ولی چنانچه تبعیت از کارفرما صورت نگیرد تجربه ی شکست در کارنامه ی بازاریاب ثبت می شود و فرصت و امکانی برای تحلیل شکست وجود ندارد. حال آنکه اعتماد به رئیس تا حدودی از جو منفی کاسته و منجر به کسب تجارب تازه برای افراد می شود.
- به بازاریابان یاد دهید به برنامه پایبند باشند.
بازاریابان شما از تماسهای بی پاسخ خسته شده و احساس درماندگی می کنند و حس می کنند کار بیهوده ای انجام می دهند. ولی در اینجا کارمندان شما دو گزینه بیشتر ندارند: ۱- تسلیم و دست کشیدن از کار
2- پایان رساندن برنامه تا رسیدن به نتیجه.
در هنگام تسلیم شدن با وجدان خود درگیر هستند و مدام با خود می گویند اگر کار را به آخر می رساندم، ممکن بود نتیجه بگیرم. به کارمندان خود بگویید برنامه را به پایان برسانند و بگذارید آخرین تلاشهایشان را انجام دهند. به آنها زمان و امید بدهید تا طبق برنامه پیش بروند و در تاریخ های نهایی کار متوقف شود. بازاریابان و کارمندان فروش بایستی بدانند تمام کردن یک کار بینتیجه، یک پیروزی در تکمیل برنامه محسوب می شود.
- به بازاریابان یاد دهید برای حفظ داشته های خود تلاش کنند.
بالاخره در تمامی تماسهای تلفنی و ارتباطات حضوری بازاریابان، داشته هایی به دست آمده است. همچنین مسیرهایی پیموده شده است که بعداً نخواهید رفت. مسیرهایی رفته شده که بعداً با سرعت بیشتری وارد آن می شوید. خودتان به عنوان کارفرما از بازاریابان بخواهید این داشته ها را بیاد بیاورند و سعی در حفظ آن کنند.
نویسنده: پریسا جعفری (کارشناس ارشد علوم تربیتی، سرپرست مدرسه کسب و کار نوجوانان رهیار)