چه کنیم از برنامه ریزی استراتژیک سربلند بیرون بیاییم؟

برنامه ریزی استراتژیک فرآیندی بسیار مهم و حیاتی برای قرار دادن سازمان در موقعیت موفقیت است تا رهبران سازمانی با ایجاد برنامه‌ای مدون بر اساس برنامه مشترک حرکت کنند و تصمیمات مدیریت در جهت برنامه هدایت شود. به‌طور‌معمول، سازمان‌ها و شرکت‌ها پیش از شروع سال جدید اقدام به برنامه ریزی استراتژیک می‌کنند.

برخی منتقدان برنامه ریزی استراتژیک معتقدند این نوع برنامه ریزی به دلیل وجود برخی مشکلات، ارزش واقعی را ارائه نمی‌دهد. آن‌ها معتقدند رهبران سازمانی به برنامه ریزی استراتژیک به چشم یک رویداد موقت نگاه می‌کنند نه فرآیندی سالانه و برای همین است که به طور کامل اجرا نمی‌شود. به ندرت سازمان‌هایی پیدا می‌شوند که در طول سال به برنامه ریزی استراتژیک پایبند باشند. در بیشتر مواقع برنامه های استراتژیک سازمانی تنها به گزارش عملکرد برای سال‌های آینده تبدیل می‌شوند و ارزش واقعی و خدمتی که این نوع برنامه ریزی به سازمان‌ها ارائه خواهد کرد از چشم‌ها پنهان می‌ماند.

اگر شما هم در سازمان خود با این مشکل دست‌وپنجه نرم می‌کنید، در این مقاله راهکارهایی ارائه شده است که بتوانید با پشت سر گذارندن هفت مرحله، فرآیند برنامه‌ریزی استراتژیک را به شکل موفق پیاده‌سازی کنید.

شش عنصر اصلی برنامه ریزی استراتژیک موفق

برنامه ریزی استراتژیک بهترین نقطه برای شروع است. هر سازمانی در طول فرآیند برنامه‌ ریزی استراتژیک، سه مرحله را انجام می‌دهد:

  • چشم‌انداز و مأموریت اساسی استراتژیک را ایجاد یا اصلاح می‌کند.
  • به اهدافی که سلامت عمومی را ایجاد می‌کند متعهد است.
  • برنامه بلندمدت برای دستیابی به اهداف را تدوین می‌کند.

یک برنامه ریزی استراتژیک قوی، سازمان را در مسیر موفقیت قرار می‎دهد و به وضوح برنامه هر سطح سازمان را مشخص می‌کند. اشتباهی که بعضی سازمان‌ها مرتکب می‌شوند این است که اجرای ابتکار عمل تاکتیکی را بدون برقراری ارتباط اولیه و همسویی با هدف آغاز می‌کنند. کنار گذاشتن این مراحل مهم می‌تواند سازمان را بدون جهت رها کند.

در ادامه شش عنصر حیاتی برنامه ریزی استراتژیک توضیح داده شده است تا بیشتر درباره آن‌ها بدانید. این شش عنصر عبارت‌اند از: چشم‌انداز، مأموریت، اهداف، استراتژی، رویکرد و تاکتیک‌.

 

گام‌های برنامه‌ریزی استراتژیک:

۱- چشم‌انداز را تعیین کنید.

بیانیه چشم‌انداز هر سازمانی توصیفی از آن چیزی است که سازمان می‌خواهد در آینده به آن برسد. چشم‌انداز، راهنمای روشنی برای انتخاب روش‌های فعلی و آینده است. اینکه سازمان قرار است در بلندمدت کجا قرار گیرد در بیانیه چشم‌انداز مشخص خواهد شد. چشم‌انداز همان ستاره قطبی سازمان شماست.

۲- مأموریت خود را ایجاد کنید.

درحالی‌که چشم‌انداز شما، هدفی است که سراسر سازمان چشم به آن دوخته‌اند، مأموریت شما نحوه برنامه ریزی برای دستیابی به چشم‌انداز است. سازمان شما بدون داشتن مأموریت فاقد چرایی و چگونگی است. بدون وجود مأموریت، هر فرد و واحد سازمانی بر اساس درک خود از چشم‌انداز عمل خواهد کرد و استراتژی‌ها و ابتکارات متناقضی ایجاد خواهد شد.

۳- اهداف خود را تعیین کنید.

اهداف، نتایج خاصی هستند که فرد یا سازمان در یک بازه زمانی به آن می‌رسند. تعریف هدف این امکان را برای شما فراهم می‌کند بدانید آیا در مسیر دستیابی به رسالت و چشم‌انداز خود هستید. اگر اهداف را به طور واضح تعریف کنید، سازمان می‌تواند سلامت عمومی خود و تأثیر ابتکارات استراتژی را اندازه‌گیری کند.

یادتان باشد اهداف خوب، اهدافی هستند که واضح و قابل اندازه گیری و معطوف به زمان هستند و توسط چندین طرح استراتژیک در سراسر سازمان پشتیبانی می‌شوند.

۴- استراتژی خود را توسعه دهید.

  • استراتژی، یک برنامه بلندمدت است که شما را قادر می‌سازد به اهداف سازمانی خود دست پیدا کنید. یک استراتژی مؤثر، چشم‌انداز و اجرا را گرد هم می‌آورد. استراتژی‌ها فراتر از چشم‌انداز، مأموریت و اهداف یک سازمان هستند و به‌طورمعمول در سازمان به اشتراک گذاشته می‌شوند و به طور ایده‌آل بر اساس نیازهای سازمان و بازار ایجاد می‌شوند.

    استراتژی‌ها به ترسیم نقشه‌های بلندمدت برای اهداف و مراحل قابل اجرا می‌پردازند، تفکر نوآورانه را تقویت می‌کنند و مشکلات احتمالی را پیش‌بینی و آن‌ها را کاهش می‌دهند.

  • ۵- رویکرد خود را مشخص کنید.

    رویکرد، روش اجرای استراتژی شما را ارائه می‌دهد. چارچوبی برای پاسخ به سؤالات کلیدی به حساب می‌آید که تاکتیک‌ها بر اساس آن تعیین می‌شود. رویکرد، سازمان را درباره نحوه اجرای برنامه استراتژیک راهنمایی می‌کند.

  • ۶- سراغ تاکتیک‌ها بروید.

    تاکتیک‌ها، ابتکارات، پروژه‌ها یا برنامه‌های متمرکزی هستند که به سازمان‌ شما اجازه می‌دهد برنامه استراتژیک خود را اجرا کنید. تاکتیک‌ها، کلید اجرا هستند. اقداماتی هستند که شما برای تحقق همه آن‌ها انجام می‌دهید.

    ممکن است تمام این شش عنصر را برای برنامه ریزی استراتژیک پشت سر بگذارید ولی در عمل موفق نشوید به تمام آنچه برنامه ریزی کرده بودید دست یابید. در ادامه هفت کلید برنامه ریزی استراتژیک موفق توضیح داده شده است تا با بهره‌مندی از آن بتوانید با نگاهی نو به برنامه ریزی استراتژیک بنگرید.

هفت کلید برنامه ریزی استراتژیک موفق

  • صنعت، رقبا و روندهای بازار را ارزیابی کنید.

اولین گام برای ایجاد یک برنامه استراتژیک موفق، ارزیابی عوامل بیرونی شکل‌دهنده و تاثیرگذار بر صنعت شما، درک چشم‌اندازهای رقابتی و نظارتی و شناسایی روندهای بازار است. اگر پیش از برنامه ریزی استراتژیک نیاز به جمع‌آوری داده دارید تا این اطلاعات را کسب کنید، پیش از برگزاری رویداد برنامه ریزی استراتژیک این کار را انجام دهید تا با دست پُر و اطلاعات دقیق و جامع و مستند اقدام به برنامه ریزی استراتژیک کنید. برنامه‌ریزی استراتژیک مبتنی بر فرضیه و حدس و گمان شما را به جایی نخواهد رساند.

  • فرصت‌ها و تهدیدها را با انجام تجزیه‌وتحلیل SWOT شناسایی کنید.

علاوه بر ارزیابی بازار بیرونی، روندهای داخلی سازمان را بررسی کنید. بر اساس ارزیابی داخلی می‌توانید استراتژی را پایه‌ریزی کنید و آن را مبنایی برای فرهنگ سازمانی قرار دهید. تجزیه و تحلیل SWOT، نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای سازمان را به شما نشان می‌دهد. با علم نسبت به این موارد می‌توانید انواع استراتژی تدافعی، تهاجمی، رقابتی و محافظه‌کارانه را تدوین و موفقیت برنامه‌ریزی استراتژیک سازمان خود را تضمین کنید.

  • مأموریت و چشم‌انداز سازمان خود را مرور کنید.

یکی از ارزش‌های برنامه ریزی استراتژیک موفق، الهام بخشیدن به رهبران برای دستیابی به اهداف معنی‌دار است. با مرور مأموریت و چشم‌انداز سازمان، گامی بزرگ برای آغاز برنامه‌ریزی استراتژیک برداشته‌اید. جلسه مرور چشم‌انداز به رهبران سازمانی کمک می‌کند داستان مشترک موفقیت را بار دیگر ایجاد کنند و متحد به سمت اهداف سازمانی حرکت کنند و در این مسیر الهام‌بخش یکدیگر باشند.

  • اهداف و اولویت‌های تجاریتان را تعیین کنید.

پس از انجام ارزیابی‌های داخلی و بیرونی و تعیین چشم‌انداز قانع‌کننده، متمرکز بودن بر اهداف و اولویت‌ها برای دستیابی به آن چشم‌انداز، تعیین‌کننده موفقیت خواهد بود. تعیین اهداف و اولویت‌ها، مرحله‌ای بحرانی برای تصمیم‌گیری است. این جایی است که نقش رهبران سازمانی بیش از پیش آشکار می‌شود. رهبران بایستی گفت‌وگو کنند تا بتوانند سناریوهایی تدوین کنند که سازمان را به سمت اهداف خود پیش ببرند. حضور یک تسهیل‌کننده ماهر می‌تواند در شفاف‌سازی و هماهنگ‌سازی نظرات رهبران سازمان کارساز باشد.

  • اهداف عملکردی و ابتکارات کلیدی را تعیین کنید.

اهداف عملکردی و ابتکارات خاص است که موتور محرکه برنامه‌ریزی استراتژیک را روشن می‌کند. براساس تعیین اهداف عملکردی و ابتکارات، مشخص کنید واقعا در طول یکسالی که پیش رو دارید چه کاری می‌توانید انجام دهید. ابتکارات را همسو با اهداف انتخاب کنید تا از مسیر خارج نشوید.

  • نیروی انسانی، بودجه و نیازهای مالی را تعیین کنید.

یادتان باشد برنامه‌ریزی استراتژیک با تعیین حامیان، قهرمانان و منابع پشتیبان برنامه، عملیاتی می‌شود. رهبران ارشد به عنوان پشتیبان عمل می‌کنند و بودجه و کارکنان خود را مدیریت می‌کنند. در این مرحله ممکن است نیاز به شناسایی و استقرار تیم‌هایی داشته باشید که بتوانید از ابتکارات استراتژیک، پشتیبانی لازم را به عمل آورید.

  • اقدام موفق را به صورت ماهانه و سه‌ماهه شناسایی و پیگیری کنید.

برای انجام یک برنامه ریزی استراتژیک موفق باید به طور منظم پیشرفت در اهداف استراتژیک را ردیابی کنید و در صورت لزوم اصلاحات لازم را انجام دهید. سه اصل انضباط، پاسخگویی و پیگیری برای پیشرفت برنامه‌ ریزی استراتژیک ضروری است. اگر فردی عهده‌دار جمع‌آوری اطلاعات، پیگیری و ارائه گزارش پیشرفت برنامه ریزی استراتژیک با استفاده از کارت‌های امتیازی و داشبوردهای اطلاعاتی باشد، برنامه‌ ریزی استراتژیک موفق‌تر خواهد بود. شاخص‌های کلیدی عملکرد می‌تواند شما را از وضعیت اجرای استراتژی به خوبی مطلع کند.

این هفت مرحله اطمینان می‌دهد که روند برنامه‌ ریزی استراتژیک شما موفق است و مهم‌تر اینکه سازمان شما در مسیر درستی قرار دارد. با پشت سر گذراندن این هفت مرحله، برنامه‌ ریزی استراتژیک صرفاً فرآیندی تشریفاتی نیست که هر سال انجام شود بلکه این بار قرار است سازمان شما را چند پله ارتقا دهد.

با برنامه ریزی استراتژیک درباره بایدها و نبایدها جهت اقدامات سازمان تصمیم بگیرید.